سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی
 

سخت است حرفت را نفهمند،

سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،

حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد

وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،

اشتباهی هم فهمیده اند.


[ یادداشت ثابت - شنبه 93/2/28 ] [ 10:9 صبح ] [ محمد قاسمی ] [ نظرات () ]


کُردی بپوش, چارقد و شال را ببند

روبند را کنار بزن, یک دهن بخند !

چوبی بگیر, قلب مرا دستمال کن

تا دختران دهکده هم عاشق ات شوند 

زیبا برقص, تا بتکانی دل مرا

تن لرزه هات مثل غزل از بر من اند

خود را بپوش چشم چران هاچه دزدکی

با چشم های هیز تماشایت می کنند

این بادهای هرزه که از راه میرسند

گل های روسری تورا می پراکنند 

نبی.احمد

 



  با من کنون ز وسعت دریا سخن بگو
از رویش دوباره ی گل ها سخن بگو

کتمان مکن که سر به فلک میزند امید
از نخل پا گرفته ز خرما سخن بگو

باور مکن ز محبس تقدیر آمدی
از جلوه های عالم پیدا سخن بگو

دیگر مترس از خطر پنجه های موج
چون ساحلی به وسعت دریا سخن بگو

هستی شمیم عطر نفس های عشق بود
از عشق ، این سروده ی زیبا سخن بگو

دیگر مگو که تشنه ی آب است این کویر
در بارش سپیده ، ز صحرا سخن بگو

همزاد ، چشم خویش ز بیگانگی بشست
با او ، ز جلوه های ثریا سخن بگو.

حمید حمیدی زاده


شب سردیست ، دلم دیده تر می خواهد

دل ِ آشفته من از تو خبر می خواهد

قهوه و شعر و خیال ِ تو و این باد خنک

باز لبخند بزن ، قهوه شکر می خواهد

امشب آبستنم از تو غزلی شور انگیز

باخبر باش که این طفل پدر می خواهد

غارتم کرده ای و خنده کنان می گویی

صید دل از کف یک سنگ هنر می خواهد

ترس در جام دلم ریخت، در این راه اگر…؟

یادم آمد سفر عشق جگر می خواهد


صفورا یال وردی

 

 

می خواهم از هم? بیابان ها برگردم

از هم? بیابان ها

تا شعری بنویسم برای کسی

که دلش را در بیابان ها

گم کرده است.


 


 

 

بهانه ای می خواستم

تا یادم بیاید برای دلتنگ بودن

چه استعداد غم انگیزی دارم

بهانه ای ...

تا شعر تازه ای بنویسم

و بدانم برای زمستان امسال هم چیزی دارم.


 


 

 

این روزها که می گذرد

شادم

این روزها که می گذرد

شادم

که می گذرد

این روزها

شادم

که می گذرد ...


 

 

اگر کوچکم کنید

بزرگ نمی شوید

بزرگان می دانند

من کودکم نه کوچک!


 


 

 

چقدر تنهاست

شاعری که عاشقانه هاش

دست به دست می روند

به دست تو اما ...

نمی رسند!


 


 

 

حافظ پی عشق است چه مسجد چه کنشت

خیام، رخ یار و بهار و لب کشت

ما نیز نهیم پای دل بر سر عقل

باشد که رویم از این جهنم به بهشت


 


 


 

 

کیستی که من

این گونه به اعتماد

نام خود را

با تو می گویم

کلید خانه ام را

در دستت می گذارم

نان شادی هایم را

با تو قسمت می کنم

به کنارت می نشینم و بر زانوی تو

اینچنین آرام

به خواب می روم؟

کیستی که من

اینگونه به جد

در دیار رویاهای خویش

با تو درنگ می کنم؟


 


 


 

 

باد می خواهم باشم

در موی یار

بادم اینک

لا به لای خار.


 


 


 


 

 

به دریا شکوه بردم از شب دشت

و زین عمری که تلخ تلخ بگذشت

به هر موجی که می گفتم غم خویش

سری می زد به سنگ و باز می گشت


 


 

 

زندانی

با خودش حرف می زند

زندانبان با خودش

هر دو به گلی فکر می کنند

که مشغول شکافتن دیوار است.


 


 


 


 

 

گاهی لازم است نقشه را

از وسط تا بزنم

آذربایجان بیفتد روی خلیج

فارسی تبریز خوب شود و

بندر، لزگی برقصد

گاهی هم نقشه را باید

از شرق به غرب تا بزنم

خراسان را بفرستم به پابوس آهوان کردستان

اما حرف های من باد هواست

از پنجره وارد می شود

نقشه را می کند از روی دیوار اتاق

می اندازد داخل جوی کوچه

آب از سر وطنم می گذرد.


 


 


گاه فکر می کنم

تو یک گلّه درد بودی

شبیه مرد

که از روی تمامیّتم

رد شدی.


 


 


 

 

ما را که خماریم به کافور انداز

در شط شراب و جوی انگور انداز

ما لنگه به لنگه ایم ای مرگ بیا

از پا درمان بیاور و دور انداز


 


 


 

 

بی هراس از ابر و

از صندلی ساعت هشت صبح

بر ماسه های ساحل نشسته ام

غرق خیال های دور

می آید

کتابم را بر می دارد و می رود

دریا هم از امتحان بدش می آید.

 


[ یادداشت ثابت - شنبه 93/2/28 ] [ 10:6 صبح ] [ محمد قاسمی ] [ نظرات () ]

ام مهدی (عج) : ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم

افسران - امام مهدی (عج) : ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم
killuminatiبرای تعجیل در ظهور امام عصر صلواتی قرائت بفرمایید

[ چهارشنبه 92/9/27 ] [ 11:11 عصر ] [ محمد قاسمی ] [ نظرات () ]

اگر خدا تکامل انسان ها را می خواست چرا شیطان و نفس اماره را آفرید؟

اگر آب هزاران سال از ارتفاع به پایین سقوط  کند، هیچ کس مدعی تکامل آب نمی شود. همان گونه که اگر هزاران سال بخار آب از پایین به بالا صعود کند، کسی مدعی تکامل بخار نمی شود. اما اگر جسم سنگینی مانند فلزات، در یک سطح هموار، شروع به حرکت بکند، این سوال مطرح می شود که چگونه این جسم خلاف مقتضیات اولیه خود حرکت کرده است! و طبعا اگر دلیل این حرکت در خود او باشد، می توان مدعی تکامل آن شد.

پس روشن است که تکامل، توام با حرکت، تغییر و تبدیل است. یعنی برای تکامل باید خصوصیات اولیه وجود یک شیء، دستخوش تغییر شوند.

با این بیان و دقت در مفهوم تکامل، به نظر می رسد که سوال مطرح شده، نسجیده بیان شده است. و سوالی برخواسته از علم نیست. چرا که برای تکامل انسان، باید تغییری در او ایجاد شود و اگر ریشه این تغییر از درون او باشد باید تغییر، از میان تضادهای ایجاد شده برای انسان بگذرد.  تضادهایی که میان نفس اماره و فطرت انسان به وجود می آید. که نفس اماره، انسان را به سمت مادیات پایین می کشاند و فطرت انسان، او را به ماورای ماده متوجه می سازد. و در تضاد این دو کشش، ممکن است که انسانی به تکامل دست یابد. همچنان که تضاد ایجاد شده بین دعوت انبیاء، و وسوسه های شیطان، انسان را در میان تضاد قرار می دهد. و پس از حرکت صحیح در میان این تضاد، تکامل رخ می دهد.

در واقع انسان از درون و بیرون با دو کشش متفاوت مواجه است.

بخشی از درون انسان، به خوبی ها می کشاند.  تقوای الهیِ الهام شده به انسان و فطرت الهیِ نشان دهنده توحید، او را به خوبی ها می کشاند و وجدان درونی او را از زشتی ها باز می دارد. و در مقابل نفس اماره و تمایلات پست، می تواند زمینه افراط در تامین نیازهای مادی شود و زمینه بدی و آلودگی را فراهم کند.

همچنین در خارج نیز جنگ خیر و شر در دو سپاه رحمانی و شیطانی، در همیشه تاریخ جاری است. از سویی اولیاء الهی و پیامبران ما را به سمت خوبی ها دعوت می کنند. و از سوی دیگر نیز شیاطین زمینه ساز گمراهی و انحراف هستند و این نزاع، می تواند بستر تکامل را مهیا کند.

از همین روست که تکامل در انسانی که مرکب از دو جزء خلق شده است، معنا می یابد اما در فرشته یا حیوان که تنها یک جزء دارند، تکاملی ندارند. و روشن است که این بستر همان گونه که می تواند سبب تکامل باشد، می تواند سبب سقوط نیز باشد:

امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السّلام می فرمایند: خداوند عزّ و جلّ در فرشتگان عقل را بدون شهوت و در چهار پایان شهوت را بدون عقل و در فرزندان آدم هر دو را قرار داد، حال کسى که عقلش بر شهوتش غالب گردد به یقین از فرشتگان بهتر بوده و آن که شهوتش بر عقلش غالب شود حتما از چهار پایان بدتر مى ‏باشد. [1]


[1]: علل الشرائع، ج‏1، ص5


[ چهارشنبه 92/9/27 ] [ 11:6 عصر ] [ محمد قاسمی ] [ نظرات () ]

آیات قرآن که درباره امام زمان(عج) است، کدام هاست؟

امام زمان(عج)

آیات بسیاری درباره امام زمان (عج) در قرآن وجود دارد. و بعضی تا 250 آیه از آیات قرآن را مرتبط به امام زمان (عج) دانسته اند.[1]
ما در این جا تنها به چند آیه به نقل از کتاب مهدی موعود، نوشته علامه مجلسی اشاره می کنیم.[2]

سوره هود آیه 8
وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى‏ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیَقُولُنَّ ما یَحْبِسُهُ أَلا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛ اگر عذاب را تا مدت معینى (ظهور امام زمان) بتأخیر بیاندازیم خواهند گفت چه چیز آن را باز داشت (و مانع ظهور امام زمان چیست؟) بدانید روزى که عذاب مى‏آید از آنها برداشته نمیشود، بلکه بر آنان فرود آمده و آنچه را استهزاء بآن میکردند خواهند دید.
از امیر المؤمنین روایت شده که در تأویل این آیه شریفه فرمود: أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ اصحاب قائم آل محمد است که سیصد و سیزده نفر می‌باشند.
امام صادق (ع) فرموده اند: این عذاب قیام امام زمان و امت معدوده یاران او میباشند. که برابر با سپاه اسلام در جنگ بدر هستند (یعنى 313 تن میباشند).

سوره ابراهیم آیه 5
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ موسى را همراه آیات خود فرستادیم تا قوم خود را از ورطه ظلمانى کفر درآورده بوادى نورانى ایمان رهبرى کند، و آنها را بروزهاى خداوندى متذکر گرداند که در آن آیاتى است براى هر صبرکننده شکرگزارى.
در خصال صدوق از امام باقر روایت نموده که فرمود «ایام اللَّه» سه روز است: روز قیام قائم آل محمد، روز رجعت و روز قیامت.

سوره انبیاء آیه 105
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در زبور (حضرت داود پیغمبر) بعد از کتب آسمانى سابق نوشتیم که: زمین را بندگان صالح ما بارث میبرند.
و اینان قائم آل محمد و یاران او میباشند.

سوره حج آیه 33
أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ؛ بآنان که ستم دیده‏اند اگر پیکار کنند، اجازه جنگ داده شده و خداوند قدرت بر یارى آنها دارد.
ابن ابى عمیر از عبد اللَّه بن مسکان از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود: او قائم آل محمد است که براى خون- خواهى حسین علیه السّلام قیام میکند.

سوره صف آیه 8
یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ؛ مى‌‏خواهند نور خدا را به دهانهایشان خاموش کنند ولى خدا کامل‏ کننده نور خویش است، اگر چه کافران را ناخوش آید.
از حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام معنى آیه یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ را پرسید، حضرت فرمود: مقصود دوستى امیر المؤمنین علیه السّلام است وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ یعنى خداوند امامت را بآخر میرساند بدلیل آیه شریفه: الذین فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا که مقصود از نور همان امام است. محمد بن فضیل میگوید: عرض کردم: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِینِ الْحَقِّ» یعنى چه؟ فرمود: یعنى خداوند به پیغمبرش دستور داد که لزوم دوستى جانشین خود «امیر المؤمنین» را به مردم اعلام کند، و دوستى وصى پیغمبر «دین حق» است.
عرض کردم «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ» چیست؟ فرمود: یعنى خداوند بهنگام ظهور قائم ما دین حق را بر همه ادیان باطله پیروز می‌گرداند. چنان که خود فرموده: «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ» یعنى خداوند نور خود را با ولایت قائم آل محمد تمام میکند «وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ» یعنى هر چند دشمنان على این را نخواهند. عرض کردم: اینکه میفرمائى تنزیل و ظاهر معنى قرآن است! فرمود: آرى آنچه که گفتم تنزیل و ظاهر معنى قرآن است.

سوره ملک آیه 30
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ؛ مَعِینٍ اى پیغمبر! بمردم بگو: بمن بگوئید: اگر آبى که در دسترس دارید در زمین فرو رود کیست که آب روان براى شما بیاورد؟.
از حضرت امام رضا علیه السّلام روایت است که فرمود: «مائکم» یعنى (ابوابکم) که ائمه هستند و ائمه ابواب (ودرهاى رحمت الهى) میباشند «فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ» یعنى کیست که علم امام را براى شما بیاورد؟ (و آن درها را بروى شما بگشاید)؟

سوره صف آیه 9 و سوره توبه آیه 33
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ خدا فرستاده خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا بر همه دینها غالب شود. هر چند مشرکین نخواهند.
راوی می گوید: از امام هشتم از آیه هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ ... سؤال کردم. فرمود هنوز موقع تأویل این آیه نرسیده است گفتم: قربانت گردم! کى موقع آن فرا میرسد؟ فرمود؟ ان شاء اللَّه هنگامى که قائم قیام کند و چون قیام کند هر جا کافر و مشرکى باشد، ظهور او را ناخوش دارد تا جایى که اگر کافرى در دل سنگى پنهان شود سنگ صدا میزند اى مؤمن! کافرى یا مشرکى در من پنهان شده او را بکش. خداوند او را بیرون مى‏آورد و یاران قائم او را بقتل می‌رسانند.
و هم در آن کتاب از ابن عباس روایت نموده که وى در باره آیه لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ گفت: این در زمانى است که تمام یهودیان و نصارى و پیروان هر کیشى بدین حنیف اسلام بگروند و گرگ و میش و گاو و شیر و انسان و مار از جان خود ایمن باشند، موقعى که دیگر موش انبانى را پاره نمیکند وقتى که حکم جزیه گرفتن از اهل کتاب ساقط مى‏شود و هر جا صلیبى است شکسته میگردد و خوگها معدوم مى‌‏شود و این بهنگام قیام قائم آل محمد خواهد بود.

سوره نور آیه 55
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً؛ خداوند بکسانى- که از شما ایمان آورده و عمل صالح پیشه ساخته‏اند وعده داده که آنها را در زمین نماینده خود گرداند چنان که همانند آنها را سابقا خلیفه کرد. و ثابت میدارد دین‏ آنها را که براى آنان برگزید، ترس آنها را تبدیل بأمن کنیم و اینان هیچ گاه بمن شرک نیاورند.
در غیبت شیخ روایت میکند که این آیه نیز در باره مهدى موعود و یاران او نازل شده.

سوره قصص آیه 5
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ؛ و ما بر آن هستیم که بر مستضعفان روى زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم.
در غیبت شیخ از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت میکند که در تفسیر این آیه فرمود: اینان که در زمین ضعیف گشته‏اند آل پیغمبرند که خداوند مهدى آنها را برانگیزد تا آنان را عزیز و دشمنانشان را ذلیل گرداند.

[1]. جلد پنجم از کتاب معجم احادیث امام مهدی.
[2]. مهدی موعود، علامه مجلسی، باب پنجم کتاب.


[ چهارشنبه 92/9/27 ] [ 11:2 عصر ] [ محمد قاسمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

گرخواهی نشوی رسوا یک رنگ با همه باش قالی از چندرنگ بودن زیرپاافتاده است!!!!!!افتاد
موضوعات وب
آرشیو مطالب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 32860